حضانت به معنای حفظ کردن، درکنار گرفتن، پرورش دادن، نگاهداری و تربیت اطفال می باشد. به موجب قانون مدنی : نگاهداری اطفال هم حق و هم تکلیف پدر و مادر است.
حضانت هم حق والدین است و هم تکلیف آنان. بنابراین نمی توان حق نگهداری و تربیت فرزند را بدون دلیل موجه و حکم دادگاه از پدر و مادر سلب کرد. از سوی دیگر، پدر و مادر نمی توانند از نگهداری و تربیت فرزند خود سرباز زنند.
به موجب قانون مدنی « پدر و مادر مکلف هستند که در حدود توانایی خود به تربیت اطفال خویش بر حسب مقتضی اقدام کنند.» سهل انگاری در نگهداری و تربیت کودک موجب سقوط حق حضانت می شود.
اشخاصی که نگهداری فرزندان حق و تکلیف آنها است
زمانی که پدر و مادر با یکدیگر زندگی می کنند نگهداری بر عهده هر دوی آنها است .
اما درصورتی که پدر و مادر از یکدیگر جدا زندگی می کنند حضانت چنین فرزندانی ، چه پسر باشد و چه دختر، تا 7 سالگی با مادر و پس از آن با پدر است و مشخص نیست حضانت تا چه سنی ادامه دارد. اما طبق فتاوای فقها و رویه قضایی مدت حضانت تا بلوغ شرعی است و بعد از این سن انتخاب با خود فرزند می باشد ؛
– توضيح اينكه حضانت مخصوص اطفال است و با رسيدن به سن بلوغ (در پسر 15 سال تمام قمري و در دختر 9 سال تمام قمري) دادگاه خود را فارغ از رسيدگي درخصوص حضانت دانسته و فرزندان حق انتخاب ادامه زندگي نزد يكي از والدين را خواهند داشت كه در هر صورت تأمين مخارج زندگي با پدر خواهد بود.
بعد از هفت سالگی و درصورت حدوث اختلاف بین والدین ، حضانت طفل با رعایت مصلحت کودک به تشخیص دادگاه است . مثلا چنانکه برای یکی از والدین مشکلی پیش آید از قبیل عدم صلاحیت در نگهداری طفل یا اعتراض یکی از والدین در نحوه نگهداری طفل ، حتی در مدتی که اولویت بنگهداری با پدر یا مادر است بازهم امکان تغییر صاحب حضانت خواهد بود.
– در صورت فوت یکی از ابوین حضانت طفل (صغیر یا محجور) با آن که زنده است خواهد بود هرچند متوفی پدر طفل بوده و برای او قیم معین کرده باشد . مثلاً با فوت پدر ، حضانت طفل با مادر است نه پدربزرگ طفل.
– طفل را نمیتوان از ابوین و یا از پدر و یا از مادری که حضانت با او است گرفت مگر در صورت وجود علت قانونی.
ازدواج مجدد مادر حق حضانت وی را به نفع پدر ساقط می کند اما در مواردی که پدر فوت کرده باشد، ازدواج مجدد مادر موجب سقوط حق حضانت وی نخواهد شد.
در صورتی که پدر و مادر هر دو فوت کرده باشند حضانت با جد پدری و پس از آن با سایر خویشاوندان طفل است.
– هیچ یک از والدین حق ندارند در مدتی که حضانت طفل به عهده آنها است از نگاهداری او امتناع کند در صورت امتناع دادگاه ممتنع را الزام می کند و در صورتی که الزام ممکن یا مؤثر نباشد حضانت را به خرج پدر و هر گاه پدر فوت شده باشد به خرج مادر تأمین کند.
– در مواردی پدر و مادر می توانند به نفع یکدیگر از حق حضانت خود صرف نظر کنند. بنابراین قراردادهای بین والدین در مورد حق حضانت در صورتی که بر خلاف غبطه و مصلحت طفل نباشد، معتبر و لازم الاجرا است. اما آنجا که قانون می گوید حضانت تکلیف ابوین است لذا پدر و مادر نمی توانند در آن واحد این حضانت را از خود ساقط نمایند و طفل را بی سرپرست رها نمایند .
بطور کلی حضانت طفل عبارت است از :
– پدر و مادر در حد توان باید در تربیت کودکان خود بکوشند و در اجرای این امر حق تنبیه کودک خود را در حد متعارف دارند .
– طفل باید مطیع ابوین خود بوده و در هر سنی که باشد باید به آنها احترام کند.
– ابوین مکلف هستند که در حدود توانایی خود به تربیت اطفال خویش بر حسب مقتضی اقدام کنند.
– ابوین حق تنبیه طفل خود را دارند ولی به استناد این حق نمیتوانند طفل خود را خارج از حدود تأدیب تنبیه نمایند.
– در صورتی که در دروان زندگی مشترک درباره نگهداری و تربیت طفل بین پدر و مادر اختلافی حادث شود، تکلیف چیست؟ با توجه قانون مدنی که ریاست خانواده را از خصایص شوهر دانسته است، به نظر می رسد در موارد اختلاف، نظر شوهر باید مراعات شود با رعایت مصلحت طفل .
حق ملاقات
– حق ملاقات مادر با طفل در هر صورت ثابت است و اين حق را نمي توان حتي از مادر فاسد الاخلاق دريغ نمود . در صورت فاسدالاخلاق بودن مادر مي توان در يك محيط مناسب وبا حضور اشخاص مورد اعتماد ملاقات بين مادر و فرزند برقرار كرد .
زمان ملاقات
بنا به اين ماده ، هركدام از والدين اين حق را دارند كه در فواصل معين با كودك خود ملاقات كنند و حتي فاسد بودن مادر يا پدر هم باعث نمي شود از ملاقات وي با فرزندش جلوگيري شود . در صورتي كه ميان پدر و مادر درباره مدت ملاقات و نحوه آن توافق شده باشد ، طبق همان توافق عمل مي شود . اما در هر صورت توافق نشدن ، دادگاه در حكم خود مدت ملاقات و نحوه آن را براي كسي كه حق حضانت ندارد ، معين مي كند . معمولاً دادگاه ها يك روز يا دو روز از آخر هفته را به اين امر اختصاص مي دهند و گفته مي شود ملاقات بيش از اين با شخصي كه حضانت را به عهده ندارد ، موجب اختلال در حضانت و دوگانگي در تربيت كودك مي شود .
اما سلب كلي حق ملاقات از پدر يا مادري كه حضانت به عهده او نيست برخلاف صراحت ماده قانون مدني است و دادگاه نمي تواند حكم به آن بدهد . با اين حال اگر ملاقات با پدر يا مادري كه حضانت به عهده او نيست واقعاً براي مصالح كودك مضر باشد ، دادگاه مي تواند مواعد ملاقات را طولاني تر كند و مثلاً به جاي هفته اي يك بار ، ماهي يك بار يا هر شش ماه يك بار تعيين كند يا ملاقات با حضور اشخاص ثالث باشد.
البته زماني كه ملاقات خوف جاني براي فرزند داشته باشد و پدر يا مادر حالت خطرناك رواني داشته باشند ، براي جلوگيري از صدمه به فرزند ، مي توان با حكم دادگاه مانع از ديدار يكي از والدين كه دچار چنين مشكلي هستند ، شد .