وکیل طلاق

بهترین وکیل طلاق

در این مقاله به موضاعات زیر اشاره خواهیم کرد در موسسه حقوقی عدل نیکان.

• بهترین وکیل طلاق در ایران کیست؟
• برای گرفتن وکیل طلاق چه باید کرد؟
• وکیل مهریه کیست؟گرفتن وکیل مهریه به چه صورت است؟
• آیا زوجه میتواند درخواست طلاق بدهد؟
• در چه شرایطی زوجه میتواند درخواست طلاق دهد؟
• انواع مهریه چیست؟
• محاسبه مهریه به نرخ روز

وکیل مهریه :

برای اینکه زن بتواند مهریه خود را طلب کند، در صورتی که با قانون و پیچ و خم‌های آن آشنا نباشد، حقوق او تضعیف خواهد شد. بنابراین بهتر است که از وکیل متخصص در این زمینه استفاده کند. در واقع وکیل متخصص در زمینه مهریه که اصطلاحاً وکیل مهریه قلمداد می‌شود، فردی است که به صورت خاص و تخصصی در زمینه پرونده‌های خانوادگی و بخصوص مهریه کار کرده و با قوانین حوزه مهریه و رویه قضایی در زمینه چنین پرونده‌هایی به خوبی آشنا است. لذا می‌تواند در کوتاه‌ترین زمان ممکن زوجه را به حقوق مالی خود برساند. این وکیل است که تشخیص می‌دهد که بهتر است زن برای وصول مهریه خود از طریق دادگاه عمل کند یا اجرای ثبت؟ اما وکیل مهریه در کنار اینکه وکالت چنین پرونده‌هایی را برعهده می‌گیرد دارای وظایفی نیز هست. در ادامه به شرح مواردی پرداخته‌ایم که توسط یک وکیل مهریه انجام خواهد شد.

در روابط بین زوجین مهریه به عنوان یکی از مهم‌ترین حقوق زن دارای اهمیت بسزایی است. دلیل اهمیت مهریه برای زن این است که زن یک پشتوانه مالی داشته باشد. در شرع مقدس اسلام و همچنین قانون مدنی بحث مهریه مورد توجه قرار گرفته و انواع مهریه و شرایطی که سبب می‌شود، زن از آنها برخوردار شود تعیین شده است. مهریه دارای 3 نوع است که در ادامه هریک را مختصرا شرح می‌دهیم:

مهرالمسمی

نوعی از مهریه است که زوجین در هنگام نکاح آن را تعیین کرده و در میزان و نوع آن با هم به توافق می‌رسند.

مهرالمثل

نوعی از مهریه است که در هنگام نکاح تعیین نشده و مبنای تعیین آن وضعیت خانوادگی زن است.

مهرالمتعه

این مهر مربوط به زمانی است که مهر در عقد ذکر نشده و مرد قبل از نزدیکی زن خود را طلاق دهد و مبنای آن وضعیت اقتصادی و استطاعت مالی مرد است.

با توجه به اینکه زن در حالت عادی مهریه خود را مطالبه نمی‌کند، در صورتی این کار را انجام می‌دهد که قصد طلاق یا تحت فشار قرار دادن همسر خود را داشته باشد. لذا وکیل می‌بایست تمام تلاش خود را در این را به کار گیرد که بنیان خانواده را حفظ کرده و آنها را به سمت سازش سوق دهد. اما اگر موفق به سازش نشد و قصد زوج برای دریافت مهر جدی بود، وکیل می‌بایست تمام تلاش خود را به کار گیرد که حق زن را مطالبه کرده و مانع از این شود که حقوق او تضعیف شود.

مزایای وصول مهریه توسط وکیل مهریه

امروزه با توجه به پیچیدگی علوم مختلف و تخصصی شدن آنها، به سختی می‌توان در حوزه‌های مختلف وارد شد و به نتیجه مطلوب رسید. یکی از این علوم، علم حقوق است که دارای قوانین مختلف بوده و هرکسی نمی‌تواند در خصوص پرونده‌های مربوط به این رشته به تنهایی به حق خود دست یابد. بنابراین نیازمند استفاده از وکلای متخصص در زمینه پرونده خود است. همانطور که گفتیم یکی از مباحث حقوقی زیر شاخه حقوق خانواده، مبحث مهریه است. در ادامه مزایای بهره گیری از وکلا در چنین پرونده‌هایی را ذکر می‌کنیم:

استفاده از وکیل سبب می‌شود مدت زمان کمتری صرف شود.
با استفاه از وکیل نیاز به مراجعه حضوری زوجه در دادگاه و مراحل رسیدگی نیست.
با توجه به اینکه وکیل از طرق توقیف اموال زوج به خوبی آگاه است، لذا می‌تواند از ابتدا سبب جلوگیری از تضعیف حقوق زوجه شود.
در صورتی که زوج حاضر نشود، وکیل می‌تواند درخواست جلب زوج را بدهد.
ممنوع الخروج کردن زوج
رد دادخواست اعسار زوج
رابطه نامشروع چه تاثیری در روند پرونده طلاق دارد؟
ازدواج بین زن و مرد و شروع زندگی مشترک مستلزم رعایت هنجارهای اخلاقی، صداقت و وفاداری است. هر دو طرف برای برقراری آرامش زندگی باید به این نکات پایبند باشند.

حال اگر هر کدام از طرفین در مسائل اخلاقی کوتاهی کنند، این حرکت نباید بهانه ای برای بوجود آمدن رابطه نامشروع همسر قرار گیرد . در خیلی از مواقع در قانون دیده می شود که داشتن رابطه های غیر اخلاقی و نامشروع یا همان خیانت از طرف هر یک از زوجین باعث بر هم خوردن پایه های خانواده شده که نهایتا منجر به حکم طلاق به دلیل خیانت می شود.

در جامعه ما عرفا و شرعا خیانت به همسر امری حرام تلقی می شود و کسی که مرتکب چنین عملی شده باشد باید به مجازات خود برسد.

اما نکته حائز اهمیت این است که اگر فردی که شاکی است نتواند این امر را با اثبات برساند و یا دلایل کافی برای اثبات این قضیه نداشته باشد، خود ان فرد از طرف قاضی مجازات خواهد شد. به دلیل اینکه در این مسئله آبرو و حیثیت طرف در میان است و برای اثبات آن باید دلایل محکمه پسند به قاضی ارائه دهد.

طلاق از طرف زن چگونه است‌ ؟

طلاق به دلیل خیانت مرد (زوج):
طبق قانون و توضیح در مقالات قبلی حق طلاق با مرد می باشد. زن در صورتی میتواند طلاق بگیرد که در دادگاه عسر و حرج خود را اثبات نماید و در صورت احراز عسر و حرج زن می تواند حتی در صورت مخالفت مرد در خواست طلاق بدهد.

مورد بعدی برای گرفتن طلاق، طلاق به دلیل خیانت شوهر است. زن به دلیل خیانت شوهر می تواند درخواست طلاق به دلیل خیانت دهد. حال آنکه با توجه به توضیحات گفته شده اثبات رابطه نامشروع شوهر منوط به گرفتن حکم دادگاه در این خصوص می باشد.طلاق به دلیل خیانت می تواند با تشخیص دادگاه هم از مصادیق عسر و حرج و از مصادیق شروط ضمن عقد نکاح باشد (بند 2 و 9 شروط ضمن عقد).

طلاق به دلیل خیانت زن (زوجه):

حسب ماده 637 قانون مجازات اسلامی زن در صورت خیانت مشمول اعمال مجازات رابطه نامشروع می شود و از آن جا که حق طلاق با مرد است است او می تواند به دلیل خیانت زن درخواست طلاق بدهد . اما نکته مهم این است که برای اثبات این قضیه باید دلایل کافی داشته باشد.

اگر مردی در دادگاه دادخواست طلاق به طرفیت همسر بدهد در نهایت (گواهی عدم امکان سازش) صادر می شود. اما ثبت طلاق منوط به پرداخت حقوق مالی زوجه ناشی از ازدواج می باشد که در رای دادگاه ذکر می گردد.

نکته مهم در این قسمت این است که با فرض اثبات رابطه نا مشروع زن شوهردار مهریه او ساقط نمیشود. به عبارتی دیگر اگر زنی بابت هر جرم دیگری در زندان باشد، باز هم از داخل زندان می تواند مهریه خود را مطالبه کند.

گرچه در خیلی از مواقع زن به دلایلی در قبال طلاق مهریه خود را می بخشد و به اصطلاح طلاق توافقی می شود ولی قانونا اثبات رابطه نامشروع باعث از بین رفتن مهریه نمی شود. نکته بعدی این که رابطه نامشروع باعث از بین رفتن اجرت المثل در ایام زوجیت هم نمی شود و دادگاه با ارجاع پرونده به کارشناس میزان اجرت المثل زن تعیین می کند.

اما در قسمتی از شروط چاپی عقد نامه آمده است که در صورتی زن مستحق شرط نصف دارایی موجود می باشد که طلاق ناشی از تخلف زن از وظایف همسری و سوء رفتار اخلاقی او نباشد که اگر این قسمت به امضا زوج رسیده باشد ممکن است طبق تشخیص و صلاح دادگاه و اثبات رابطه نا مشروع ، زن از این شرط محروم شود.

نکته : با توجه به اینکه رابطه نامشروع و سوء رفتار زوجه بر خلاف عرف و شان خانواده می باشد باید توجه داشت که در نهایت قاضی رسیدگی کننده به پرونده با توجه به شرایط و شخصیت و نوع رابطه زوجین تصمیم نهایی را اتخاذ می کند.

ایا ارتباط مرد با زن صیغه ای خیانت است؟

ارتباط مرد با زن بصورت ازدواج موقت از نظر شرعی رابطه نامشروع و از نظر قانونی خلاف قانون محسوب نمی شود. لیکن، در صورتی که ازدواج مرد بدون رضایت همسر اول باشد ، به همسر اول که بدون رضایت وی این ازدواج صورت پذیرفته این حق را میدهد که بتواند از طریق دادگاه تقاضای صدور حکم طلاق به دلیل خیانت ( عسر و حرج و تحقق شرط ضمن عقد نکاح) بنماید.

سخت ترین راهکار داشتن حق طلاق از همسر می باشد.اثبات یکی از شروط ۱۲ گانه عقد

اثبات یکی از موانع عسر و حرج

با این وصف این نکته حائز اهمیت این است که جهت استفاده از شروط ۱۲ گانه برای داشتن حق طلاق، امضا این شروط حین عقد بسیار ضروری می باشد.

شرایط طلاق از طرف زن :

شروط مندرج در عقدنامه که توسط زوجین امضا می شود و در صورت تحقق هر یک از این شروط و اثبات آن در دادگاه، زن وکیل در طلاق خواهد بود که به طور خلاصه بیان می گردد.
عدم پرداخت نفقه و سایر حقوق ظرف شش ماه و اثبات آن (اثبات این بند در صورتی که اجبار مرد ممکن نباشد.)
سوء رفتار و یا سوء معاشرت مرد به حدی که ادامه زندگی برای زوجه غیرقابل تحمل شود.
ابتلاء زوج به امراض صعب العلاج به حدی که دوام زناشویی برای زوجه مخاطره آمیز باشد.
جنون زوج در مواردی که فسخ نکاح شرعاً جایز نباشد.
اشتغال مرد به شغلی که به شأن و آبروی زن لطمه وارد کند و این موضوع مورد تایید دادگاه قرار بگیرد.
محکومیت قطعی مرد به مجازات مجموعاً ۵ سال حبس یا بیشتر یا به جزای نقدی که بر اثر عدم پرداخت آن منجر به بازداشت به ۵ سال حبس شود و حکم مجازات در در حال اجرا باشد.
اعتیاد مرد به حدی که به اساس زندگی لطمه بزند و ادامه زندگی را برای زوجه دشوار کند.
ترک زندگی توسط مرد و یا شش ماه متوالی غیبت بدون دلیل موجه که در این صورت زن با مراجعه به دادگاه و اثبات آن میتواند حکم طلاق را بگیرد.
محکومیت قطعی در اثر انجام جرم سرقت و اجرای هرگونه مجازات حدی مثل تبعید حدی یا تعزیری مانند مجازات زندان در اثر نزاع و درگیری خیابانی که این امور مغایر با شأن زن باشد.
عقیم بودن یا سایر عوارض جسمی مرد که باعث می شود بعد از گذشت پنج سال از ازدواج زوجین بچه دار نشوند.
مفقودالاثر شدن مرد که بعد از شش ماه از مراجعه به دادگاه هنوز یافت نشده است.
ازدواج مجدد مرد بدون اجازه همسر یا اینکه مرد دارای دو زن بوده ولی به تشخیص دادگاه نتواند عدالت را بین آنها رعایت کند.

تکلیف حضانت فرزندان در طلاق از طرف زن چیست؟

نظر به اینکه حضانت فرزند حق و تکلیف والدین می باشد و قانون تعیین تکلیف شده است که بر طبق قانون حمایت خانواده فرزند پسر و دختر تا سن ۷ سالگی با مادر و بعد از آن دختر از ۷ تا ۹ سالگی و پسر از ۷ تا ۱۵ سالگی با پدر میباشد فلذا درخواست طلاق از طرف زن تاثیری در حضانت فرزندان ندارد.
اما نکته مهم اینکه اگر قاضی مصلحت طفل را در این بداند که به طور کلی حضانت با مادر یا پدر باشد رعایت سن ملاک نخواهد بود و در شرایطی مثل ازدواج مادر یا اعتیاد پدر یا خشونت غیرمتعارف که مکرر باشد به طور کلی باعث سلب حضانت خواهد گردید.

طلاق غیابی از طرف زن:

طبق قانون در صورتی که زوجه به طور متوالی بدون عذر موجه شش سال غیبت داشته باشد زوجه میتواند درخواست ثبت طلاق و اثبات غیبت بدون عذر موجه همسر خود را در دادگاه ثابت و موفق به اخذ رأی غیابی شود. برخلاف تصور عمومی با اخذ طلاق غیابی هیچ یک از حقوق زن از جمله مهریه و اجرت المثل زن از بین نمی‌رود و دادگاه موظف به تعیین تکلیف راجع به حقوق مالی زن در رای طلاق می باشد. البته زوج میتواند بعد از آگاهی از رأی صادره در قالب واخواهی به حکم غیابی اعتراض کند که این امر می‌تواند تا قطعی شدن مجدد رأی یک سال زمان ببرد.

طلاق به دلیل ضرب و شتم چطور اتفاق می‌ افتد؟

زن و مرد در خانواده‌های متفاوت و شرایط خاصی پرورش پیدا کرده‌اند و هر کدام از آن‌ها شرایط روحی و روانی متفاوتی دارد. بعضی مواقع مرد ممکن است عادت به پرخاشگری داشته باشد و همسرش را بزند. در این شرایط دست بزن مرد باعث سخت و غیر تحمل شدن زندگی زن خواهد شد.در صورتی که مرد دچار سو رفتار و ضرب و شتم باشد، قانون این اجازه را به زن داده به خاطر سخت و غیر قابل تحمل شدن زندگی یا عسر و حرج برای طلاق یک طرفه اقدام کند.

روش‌های اثبات ضرب و شتم مرد :

برای طلاق به دلیل عسر و حرج باید زن ضرب و شتم مرد را ثابت کند، تا دادگاه اجازه طلاق را به او بدهد. برای اثبات دست بزن مرد شرایط خاصی در نظر گرفته نشده و زن می‌تواند به هر طریقی که توسط قانون پذیرفته است این موضوع را اثبات کند.یکی از روش‌هایی که برای اثبات ضرب و شتم مرد در نظر گرفته شده شهادت شهود است. یعنی در صورتی که زن با شهادت همسایه‌ها ضرب و شتم مرد را ثابت کند، دادگاه عسر و حرج را برای طلاق قبول کرده و حق طلاق را به زوجه می‌دهد. یکی دیگر از روش‌های اثبات عسر و حرج مراجعه زن به پزشک قانونی و دریافت گواهی است.
شرایط طلاق از طرف زن به خاطر ضرب و شتم
برای اینکه زن بتواند عسر و حرجش را در دادگاه ثابت کند، لازم است که سوء رفتار زوج مستمر و مداوم باشد، تا جایی که ادامه زندگی مشترک برای زوجه ممکن نباشد. در صورتی که با صدور گواهی‌های متعدد پزشک قانونی و شهادت شهود این موضوع ثابت شود، شرایط طلاق از طرف زن برای عسر و حرج وجود خواهد داشت

آیا در طلاق از طرف مرد مهریه قسط‌ بندی می‌شود؟

مطابق ماده 1133 قانون مدنی، زوج حق طلاق دارد و هر زمان که بخواهد می‌تواند بدون رضایت زوجه درخواست طلاق را به دادگاه ارائه نماید. اما لازم است مهریه زوجه به صورت کامل پرداخت شود یا در صورت ناتوانی مرد، درخواست تقسیط مهریه با درخواست طلاق از طرف مرد به دادگاه ارائه شود.سول مهم این است که وقتی مرد دادخواست طلاق را به دادگاه ارائه می‌کند می‌تواند از پرداخت یکجای مهریه امتناع کند و آن را تقسیط نماید یا اینکه به واسطه ارائه دادخواست طلاق، باید مهریه را یکجا پرداخت نماید. بهتر است بدانید در صورت ناتوانی یا اعسار مرد از پرداخت مهریه، لازم است مطابق یکی از شرایط زیر عمل نماییم.

زوجینی که قادر به حل و فصل اختلافات و نزاع‌ها نیستند ناچارند به طلاق و جدایی فکر کنند و به زندگی مشترک پایان دهند. یکی از مواردی که فرایند طلاق را سخت‌تر و پیچیده‌تر می‌کند، مهریه است. بسیاری از زوجین سر مهریه با هم اختلاف نظر دارند و می‌پرسند امکان تقسیط مهریه با درخواست طلاق از طرف مرد وجود دارد یا خیر. در این مطلب قصد داریم شرایط تقسیط مهریه وقتی مرد درخواست طلاق می‌کند را بررسی کنیم. تا پایان این مطلب همراه ما باشید.

آیا در طلاق از طرف مرد مهریه قسط‌ بندی می‌شود؟

مطابق ماده 1133 قانون مدنی، زوج حق طلاق دارد و هر زمان که بخواهد می‌تواند بدون رضایت زوجه درخواست طلاق را به دادگاه ارائه نماید. اما لازم است مهریه زوجه به صورت کامل پرداخت شود یا در صورت ناتوانی مرد، درخواست تقسیط مهریه با درخواست طلاق از طرف مرد به دادگاه ارائه شود.سول مهم این است که وقتی مرد دادخواست طلاق را به دادگاه ارائه می‌کند می‌تواند از پرداخت یکجای مهریه امتناع کند و آن را تقسیط نماید یا اینکه به واسطه ارائه دادخواست طلاق، باید مهریه را یکجا پرداخت نماید. بهتر است بدانید در صورت ناتوانی یا اعسار مرد از پرداخت مهریه، لازم است مطابق یکی از شرایط زیر عمل نماییم.

درخواست طلاق از سوی مرد تغییری در اصل حق زن نسبت به مهریه ایجاد نمی‌کند، اما شیوه و شرایط پرداخت آن ممکن است با توافق یا قوانین خاص دادگاه تغییر کند.

قسطی کردن مهریه:

1- وقتی زوج درخواست طلاق کرده و زوجه پیش از آن درخواست مطالبه مهریه کرده
در صورتی‌که زوج در حال پیگیری پرونده طلاق است و زن دادخواست مهریه را به دادگاه دیگری ارائه کرده باشد، زوج موظف است درشعبه‌ای که زوجه دادخواست مهریه را ارائه نموده، تقاضای ناتوانی از پرداخت یک‌جای مهریه و تقسیط آن را به مراجع قانونی ارائه نماید.

2- وقتی زوج درخواست طلاق کرده و زوجه مهریه خود را مطالبه نکرده است
یکی دیگر از شرایط مهمی که برای تقسیط مهریه با درخواست طلاق از طرف مرد باید از آن اطلاع داشته باشیم مربوط به وقتی است که زوجه مهریه خود را مطالبه نکرده، اما زوج قصد جدایی دارد. در این حالت زوج می‌تواند به همان دادگاهی که دادخواست طلاق ارائه کرده است، درخواست اعسار و تقسیط مهریه نماید. قانونگذار با بررسی پرونده و شواهد و مدارک، درباره تقسیط مهریه رای صادر می‌کند.

اگر زن راضی به طلاق نباشد چه؟

ممکن است زوج قصد طلاق داشته باشد، اما زوجه تمایلی به طلاق نداشته باشد، در این وضعیت تکلیف پرداخت مهریه چیست و زوجه چگونه باید به حقوق خود برسد. بهتر است اطلاع داشته باشید برای تقسیط مهریه رضایت زن مطرح نیست و تنها شرط توانایی مرد برای پرداخت آن است. در صورتی‌که مرد قادر به ادامه زندگی مشترک نباشد، از طرف دیگر توان پرداخت حقوق مالی زوجه را نداشته باشد، می‌تواند درخواست طلاق دهد.در این شرایط امکان تقسیط مهریه با درخواست طلاق از طرف مرد وجود دارد. حتی میزان اقساط هم با توجه به درآمد مرد تعیین می‌شود. پس از مشخص شدن میزان اقساط و تعداد آن، مرد موظف است مبلغ مهریه را ماهیانه پرداخت نماید. البته در صورتی که مرد با وجود توانایی مالی، شواهد و مدارک غیر معتبری به دادگاه ارائه نماید، زن می‌تواند این موضوع را به دادگاه ثابت کند و درخواست اعسار از پرداخت مهریه را باطل کند.
در صورت عدم پرداخت اقساط مهریه چه مجازاتی در انتظار مرد است؟
قانونگذار به منظور تسهیل شرایط پرداخت مهریه، برای پرداخت به موقع آن ضمانت اجرایی تعیین کرده است.

گرفتن حکم جلب مرد به دلیل عدم پرداخت مهریه

در صورتی‌که مبلغ مهریه کمتر از 110 سکه بهار آزادی باشد و مرد اقساط مهریه آن را پرداخت نکند، زن می‌تواند حکم جلب او را بگیرد.

حکم توقیف اموال به دلیل عدم پرداخت مهریه

یکی دیگر از موارد ضمانت اجرایی پرداخت اقساط مهریه برای زنان، گرفتن حکم توقیف اموال است. با صدور حکم توقیف اموال، لازم است مرد مهریه را تسویه نماید. البته فقط اموالی قابل توقیف است که جرو مستثنیات دین نباشد؛ به طور مثال منزلی که مرد در آن ساکن است، اسباب و اثاثیه، لوازم کسب و کار، کتاب و خوراکی و آذوقه قابل توقیف نیست.

طلاق به علت اعتیاد شوهر :

با توجه به بند ۲ تبصره ماده ۱۱۳۰ قانون مدنی، زن حق دارد که به دلیل اعتیاد شوهر به مواد مخدر یا مشروبات الکلی، حتی در صورت مخالفت شوهر، طلاق بگیرد. این حق برای زنان فراهم شده است تا در صورتی که شوهر اعتیاد دارد و زندگی خانوادگی را تحت تأثیر قرار می‌دهد و به ترک اعتیاد علاقه‌ای ندارد یا نمی‌تواند، زن بتواند طلاق را اخذ کند. اگر شوهر پس از ترک اعتیاد به مواد مخدر یا مشروبات الکلی دوباره به مصرف آنها بازگردد و تعهد خود را نقض کند، زن می‌تواند با درخواست خود، اقدام به طلاق به دلیل اعتیاد کند. این ماده به زنان امکان محافظت از سلامت خود و ادامه زندگی خانوادگی سالم‌تر را می دهد.

طلاق به دلیل اعتیاد زن یا مرد انجام می شود؟

با توجه به بند ۲ تبصره ماده ۱۱۳۰ قانون مدنی، زن حق دارد که به دلیل اعتیاد شوهر به مواد مخدر یا مشروبات الکلی، حتی در صورت مخالفت شوهر، طلاق بگیرد. این حق برای زنان فراهم شده است تا در صورتی که شوهر اعتیاد دارد و زندگی خانوادگی را تحت تأثیر قرار می‌دهد و به ترک اعتیاد علاقه‌ای ندارد یا نمی‌تواند، زن بتواند طلاق را اخذ کند. اگر شوهر پس از ترک اعتیاد به مواد مخدر یا مشروبات الکلی دوباره به مصرف آنها بازگردد و تعهد خود را نقض کند، زن می‌تواند با درخواست خود، اقدام به طلاق به دلیل اعتیاد کند. این ماده به زنان امکان محافظت از سلامت خود و ادامه زندگی خانوادگی سالم‌تر را می‌دهد.

شروط سند ازدواج و سهولت طلاق به دلیل اعتیاد:

اگر زن و شوهر شروط چاپی سند ازدواج به خصوص شرط شماره ۷ را با اشتراک وکیل طلاق خصوصی امضاء کرده باشند، زن در صورتی که شوهر از هر نوع اعتیاد مضری رنج می‌دهد که بر اساس تشخیص دادگاه زندگی خانوادگی را تحت تأثیر قرار داده و ادامه زندگی برای زن دشوار کند، حق دارد که با کمک وکیل طلاق، درخواست طلاق را ارائه کند. این شرط می‌تواند به زن در حفظ حقوق و سلامت خود در مواجهه با اعتیاد شوهر کمک کند.

در این سناریو، وکیل طلاق نقش مهمی ایفا می‌کند، زیرا او می‌تواند مشکلات حقوقی و قانونی زن را مورد بررسی قرار داده و از طریق دادگاه، تطبیق با شرایط موردنظر را تسهیل کند تا زن بتواند طلاق را به دلیل اعتیاد شوهر خود به دست آورد.

با این ترتیب، شروط معین در سند ازدواج با همکاری وکیل طلاق، به زوجه امکان محافظت از حقوقش در مواجهه با اعتیاد شوهر و تضمین ادامه زندگی سالم‌تر را می‌دهد
اثبات اعتیاد و طلاق

تأکید می‌شود که بر اساس تبصره ماده ۱۱۳۰ قانون مدنی، اعتیاد شوهر به هر نوع اعتیاد مضری که زندگی خانوادگی را به طور جدی تحت تأثیر قرار دهد و ادامه زندگی برای زوجه دشوار باشد، می‌تواند موجب اخذ طلاق شود. این اعتیاد می‌تواند به مواد مخدر، مشروبات الکلی، بازی‌های کامپیوتری و حتی شبکه‌های اجتماعی مرتبط باشد، اما باید از طریق دادگاه اثبات شود.

دادگاه معمولاً به زوج راهکارهای مختلف برای اثبات اعتیاد شوهر را ارائه می‌دهد، از جمله ارجاع به پزشکی قانونی برای تست‌های اعتیاد و همچنین شهادت شهود و مستندات مرتبط با سابقه اعتیاد زوج از این رو، وکیل طلاق نقش مهمی در این فرآیند دارد. وکیل طلاق می‌تواند زن را در تجمیع مستندات و شواهد مورد نیاز برای اثبات اعتیاد شوهر هدایت کرده و در تحقق طلاق کمک کند. اگر زوج دارای سوابق زندانی برای جرایم مرتبط با مواد مخدر باشد، این سابقه می‌تواند موثر باشد و به زن در اخذ طلاق کمک کند. در نتیجه، وکیل طلاق می‌تواند زن را در انجام این فرآیند قانونی پیچیده و حساس همراهی کند و حقوق او را حفظ کند.

شرایط طلاق به دلیل اعتیاد

شرایط طلاق به دلیل اعتیاد در قانون مدنی به دقت تعریف شده‌اند. اعتیاد به مواد مخدر مانند الکل، مواد مخدر استنساقی، افیونی، کوکائین، نیکوتین، و دیگر مواد مخدر به عنوان عواملی شناخته می‌شوند که فرد قادر به ترک رفتارهای عادت‌گونه و مخرب خود نمی‌باشد و این وابستگی با اراده شخص تغییر نمی‌یابد.قانونگذار با در نظر گرفتن این معیارها، زنان را در مقابل اعتیاد شوهران حفاظت کرده است. این شرایط قانونی تضمین می‌کنند که زنان، در صورت وجود اعتیاد مخرب شوهر، حق داشته باشند تا از طریق دادگاه طلاق را درخواست کنند. اعتیاد به مواد مخدر و الکل ممکن است زندگی خانوادگی را تحت تأثیر قرار دهد و باعث خلل در روابط زناشویی شود.

تفاوت فسخ نکاح و طلاق:

بسیاری از افراد به اشتباه، فسخ نکاح و طلاق را دو مفهوم یکسان می‌انگارند، در حالی که میان این دو تفاوت‌های بسیاری وجود دارد. موارد ذیل را می‌توان به عنوان تفاوت‌های فسخ نکاح و طلاق برشمرد:

1. طلاق اختصاص به ازدواج دائم دارد، اما فسخ نکاح هم در خصوص ازدواج دائم و هم موقت امکان‌پذیر است.

2. طلاق حقی است که به زوج تعلق داشته و جهت استفاده از آن نیاز به ارائه دلیل ندارد، در حالی که حق فسخ نکاح گاهی به زوج و گاهی به زوجه تعلق می‌گیرد. هر یک از زوجین جهت استفاده از این حق خود بایستی دلیل ارائه نمایند.

3. اجرای طلاق نیازمند رعایت تشریفات و شرایط خاصی چون حضور دو شاهد عادل است، اما فسخ نکاح تشریفات خاصی نداشته و تنها صاحب حق فسخ بایستی اراده خود مبنی بر فسخ را اعلام نماید.

عده وفات چیست :

عده عبارت است از مدتی که تا انقضای آن زنی که عقد نکاح او منحل شده است نمی‌تواند شوهر دیگر اختیار کند. (ماده ١١٥٠ قانون مدنی) یکی از انواع عده که زن می بایست آن را رعایت نماید، عده وفات می باشد. در قرآن کریم نیز به عده وفات اشاره گردیده و زن را مکلف به تبعیت از آن نموده است. لزوم این امر یعنی نگهداشتن عده برای وفات شوهر، بدلیل حفظ حرمت و احترام به ازدواجی است که بر اثر فوت شوهر از بین رفته است. حتی قانونگذار مقرر نموده است که بر عکس عده طلاق، زن باکره یا زن یائسه، در صورت فوت شوهر، مکلف به رعایت عده وفات می باشند.

مدت عده وفات :

عده وفات چه در دائم و چه در منقطع در هر حال چهار ماه و ده روز است مگر این که زن حامل باشد که در این صورت عده وفات تا‌ موقع وضع حمل است مشروط بر این که فاصله بین فوت شوهر و وضع حمل از چهار ماه و ده روز بیشتر باشد و الا مدت عده همان چهار ماه و ده روز ‌خواهد بود.
نگه داشتن عده وفات در همه حال برای زن اجباری می باشد حتی اگر زن باکره یا یائسه باشد باز هم مکلف است بدلیل احترام به همسر فوت شده خود، عده وفات را رعایت نماید.در مورد زنان باردار نیز عده وفات تا زمان زایمان آنها می باشد به این شرط که فاصله بین فوت شوهر و زایمان زن از ٤ ماه و ١٠ روز بیشتر باشد در غیر اینصورت همان ٤ ماه و ١٠ روز می باشد. یعنی اگر فاصله بین فوت شوهر و زایمان زن از ٤ ماه و ١٠ روز بیشتر باشد، زن می بایست تا زمان زایمان، عده وفات را نگه دارد اما اگر این فاصله کمتر باشد، مدت عده همان ٤ ماه و ١٠ روز خواهد بود.
همچنین اگر مرد در عده طلاق بائن یا فسخ نکاح فوت کند، تاثیری در وضع زن نخواهد داشت. چراکه متوفی در زمان فوت نسبت به زن، بیگانه محسوب می شده است. این حکم در عده بذل مدت یا اتمام مدت نکاح موقت هم جاری است.