طلاق چیست؟
یكی از دلایل انحلال ازدواج، طلاق می باشد که از نظر لغوی به معنای رهایی و ترک كردن است. در واقع وقتی مردی همسر خود را طلاق می دهد، اقدام به جدایی و ترک زندگی مشترک نموده است.
در شرایط فعلی جامعه ما بدلیل مشكلات عمده ای كه در خانواده ها ایجاد می شود، به نظر می رسد كه فرهنگ طلاق نیز باید در جامعه آموزش داده شود. یعنی اگر زن و شوهری به هر دلیلی قصد جدایی از یكدیگر را دارند، نباید به یكدیگر توهین نموده و با طرح انواع دعاوی حقوقی یا كیفری علیه یكدیگر، مشكلات ایجاد شده را بیشتر نمایند.
طلاق زوجه | مراحل طلاق زوجه
مطابق با قانون مدنی، حق طلاق در زُمره حقوق متعلق به زوج (مرد) می باشد. ماده ١١٣٣ قانون مدنی مقرر می دارد:
“مرد می تواند با رعایت شرایط مقرر در این قانون با مراجعه به دادگاه تقاضای طلاق همسرش را بنماید.”
بنابراین شوهر یا زوج هرگاه كه بخواهد می تواند بدون اثبات دلیل خاصی زن خود را طلاق بدهد. طلاق باید به صیغه طلاق و در حضور لااقل دو نفر مرد عادل كه طلاق را بشنوند واقع گردد.
نوع طلاق با توجه به شرايط طرفين و دلايل وقوع طلاق توسط دادگاه رسيدگی كننده به دعوای طلاق مشخص می گردد و در رأی دادگاه قيد می شود كه طلاق از چه نوعی است. در ذيل به انواع طلاق اشاره می گردد.
الف) طلاق رِجعی: طلاق رجعی به طلاقی گفته می شود كه بموجب آن در مدت عِده برای مرد حق رجوع وجود دارد يعنی مرد اگر بخواهد می تواند در اين مدت رجوع كند و به زندگی مشترک برگردد و زن نيز مكلف به انجام وظايف زناشويی است و نمی تواند مانع رجوع شود.
عِده چيست؟ مدت زمانی پس از طلاق است كه بعد از گذشت آن مدت، زن می تواند با مرد ديگری ازدواج نمايد. در طلاق رجعی مدت عده سه ماه و ده روز است.
رجوع به چه صورت انجام می گيرد؟
حق رجوع مرد حتی با قرارداد هم قابل اسقاط نيست.
در زمان رجوع نيازی به نكاح و عقد مجدد و خواندن صيغه نكاح نيست. يعنی وقتی مرد رجوع نمايد، ازدواج اول با همان شرايط و مهريه قبلی ادامه می يابد.
در قانون شرايط خاصی برای رجوع در نظر گرفته نشده است در واقع هر لفظ يا عملی كه نشان از برگشت مرد به زندگی مشترک داشته باشد، كفايت می كند.
مطابق با ماده ٤٩ قانون حمايت خانواده:
“چنانچه مردی بدون ثبت در دفاتر رسمی به ازدواج دائم، طلاق یا فسخ نکاح اقدام یا پس از رجوع تا یک ماه از ثبت آن خودداری یا در مواردی که ثبت نکاح موقت الزامی است از ثبت آن امتناع کند، ضمن الزام به ثبت واقعه به پرداخت جزای نقدی درجه پنج (٨٠ ميليون ريال تا ١٨٠ ميليون ريال و یا حبس تعزیری درجه هفت ٩١ روز تا ٦ ماه) محکوم میشود. این مجازات در مورد مردی که از ثبت انفساخ نکاح و اعلام بطلان نکاح یا طلاق استنکاف کند نیز مقرر است.”
نکته: ثبت رجوع الزامی است.
ب) طلاق بائن: در اين طلاق در مدت عِده، مرد حق رجوع ندارد يعنی با جاری شدن صيغه طلاق ميان طرفين، ديگر برای مرد امكان رجوع وجود ندارد نه در دوران عده و نه بعد از پايان يافتن آن. مدت عده در طلاق بائن چهار ماه و ده روز می باشد.
ماده ١١٤٥ قانون مدنی مقرر می دارد:
“در موارد ذيل طلاق بائن است:
طلاقی که قبل از نزدیکی واقع شود.
طلاق یائسه.
طلاق خلع و مبارات مادام که زن رجوع به عوض نکرده باشد.
سومین طلاق که بعد از سه وصلت متوالی به عمل آید اعم از این که وصلت در نتیجه رجوع باشد یا در نتیجه نکاح جدید.”
طلاق خُلْع: طلاقی است كه زن بواسطه كراهتی كه از مرد دارد با بخشيدن مالی كه می تواند تمام يا بخشی از مهريه يا چيزی بيش از آن باشد به مرد می دهد تا او را راضی به طلاق نمايد.
طلاق يائسه: زنی كه به اقتضای سن معمولاً پنجاه سالگی، عادت زنانگی نمی بيند و زمان بارداری او به پايان رسيده است.
طلاق مُبارات: طلاقی است كه كراهت از طرفين (زن و مرد) نسبت به يكديگر است. در اين صورت مالی كه بخشيده می شود بيش از مهريه نيست.
طلاق به درخواست مرد
طلاق به درخواست زن
طلاق توافقی
طلاق به درخواست مرد:
مطابق با قوانين موضوعه ايران حق طلاق متعلق به مرد است به اين معنا كه او برای انجام اين امر نياز به اثبات هيچ چيزی ندارد و بايد به دادگاه خانواده مراجعه و تقاضای طلاق نمايد اما پس از صدور گواهی عدم امكان سازش و قبل از ثبت طلاق، بايد تكليف تمام حق و حقوق مالی زن از قبيل مهريه، نفقه، اجرت المثل را تعيين نمايد يعنی يا پرداخت نمايد و يا اينكه رأی به اعسار (عدم تمكن مالی) او صادر گردد.
بعضی از زنان و مردان تصور می كنند كه برای طلاق می توانند مستقيماً به دفتر رسمی طلاق مراجعه كنند و درخواست ثبت آن را بنمايند.
اين تصور كاملاً اشتباه است. در ابتدا بايد از طريق دفاتر خدمات قضايی دادخواست طلاق را ارائه داد و بعد با ارجاع دادخواست به دادگاه خانواده، پس از انجام تشريفات قانونی لازم توسط دادگاه، با صدور گواهی عدم امكان سازش كه در قالب رأی صادر می گردد، طرفين بايد ظرف سه ماه نسبت به ثبت آن در دفتر رسمی طلاق حاضر شوند.
در صورت عدم حضور ظرف سه ماه، گواهی عدم امكان سازش باطل می گردد و مجدداً بايد طرح دعوا نمود.
طلاق به درخواست زن:
هر چند مطابق با قوانين ايران حق طلاق متعلق به مرد است، اما در مواردی زن می تواند از دادگاه تقاضايی صدور حكم طلاق نمايد كه البته بسيار سخت می باشد.
ماده ١١٢٩ قانون مدنی:
“در صورت استنکاف شوهر از دادن نفقه و عدم امکان اجراء حکم محکمه و الزام او به دادن نفقه زن میتواند برای طلاق به حاکم، رجوع کند و حاکم شوهر او را اجبار به طلاق مینماید. همچنین است در صورت عجز شوهر از دادن نفقه.”
در اين مورد زن ابتدا بايد در دادگاه خانواده، دادخواست مطالبه نفقه بدهد و بعد از صدور حكم محكوميت مرد و عدم اجرای آن، می تواند تقاضای طلاق نمايد.
طلاق توافقی:
طلاق توافقی طلاقی است كه با رضايت كامل زوجين و بر مبنای توافقات مشترک آنان در يک دادخواست واحد و يا توسط وكيل دادگستری انجام می گيرد. در اين طلاق معمولاً عدم رضايت و ناسازگاری زن و شوهر به حدی است كه دو طرف تصميم می گيرند بصورت توافقی، از يكديگر جدا شوند.
در طلاق توافقی، زوجين هر دو متقاضی طلاق می باشند و در مورد تمامی مسائل از قبيل حق و حقوق مالی زن و همچنين حضانت فرزند مشترک، ملاقات فرزند، نفقه فرزند و … توافق می نمايند.
جهت ثبت دادخواست طلاق توافقی، می بايست زوجين با مراجعه به دفاتر خدمات قضايی (در صورت عدم تشكيل دفاتر خدمات قضايی بايستی مستقيماً به دادگاه خانواده مراجعه نمود) دادخواست خود را كتباً نوشته و امضاء كرده و تقديم دادگاه نماييد. دادگاه پس از تعيين وقت رسيدگی و ابلاغ آن به زوجين، موضوع را بررسی می نمايد.
در اين صورت اگر زن و شوهر وكيل داشته باشند نيازی به حضور آنان در دادگاه نمی باشد. در جلسه دادگاه، قاضی پس از شنيدن اظهارات طرفين، آنها را به دفتر مشاور خانواده معرفی و پس از آن با اخذ نظر كارشناس خانواده، مبادرت به صدور رأی به عدم امكان سازش می نمايد.
پس از آن طرفين با مراجعه به يكی از دفاتر رسمی طلاق و در حضور دو نفر شاهد عادل، خطبه عقد را جاری و در شناسنامه آنها درج و طلاق نامه صادر می گردد.